آخرین اخبار :
کد خبر : 22811 سه شنبه 24 دي 1398 سیاست

سردار دل ها؛ فرصت ها و تهدیدها در دوران پساسردار!

قاسم از دولت عشق تو سليماني شد...

 

ساعت قریب به 7:30 صبح جمعه (13/10/1398) درحال چک نمودن تلگرام ، تیتر خبری کانال تلگرامی یکی از اساتید قرآن کریم توجه ام را به خود جلب نمود ، صفحه خبر را که باز کردم ، متن خبر قدری دور از ذهن و غیرقابل باور و بیشتر شبیه به خبرسازی رسانه های زرد می نمود ، اما خبر آن بود که سردار قاسم سلیمانی طی حمله پهبادی آمریکا در کشور عراق به شهادت رسیده است، صحت این خبر را در کانال های خبری رسمی دنبال کردم ، گوئیا پاره ای نبود جز آنکه وثاقت خبر را تأیید نمود، صفحه صدا و سیما را باز کردم خبرها همه حکایت از تأیید موضوع داشت.

با  بُهت عجیبی مواجه شده ، حیران و همراه با غم سنگینی که هنوز حتی قدرت وارد نمودنش بر قلب خویش را نداشتم ، حالا اگر وارد می شد تازه یک ماجرای جدیدتری بود که خود مؤلمه ای مجزا و مفصلی می بود. همسرم از صدای تلویزیون چیزهایی شنید، ملتهبانه از حالتم متوجه شد اتفاق ناگواری رخ داده است ، پرسید چه شده؟ حالا دیگر یارای بازگو نمودن خبر را هم نداشتم ، به دشواری کلمات را به زبان جاری کردم ، قاسم سلیمانی شهید شد...چی؟شهید شد؟آره....حالا کارمان شده بود خبرها را رصد کنیم ، راستش بیشتر شبیه به یک خواب بود . عصر که شد به بیرون از منزل رفته و با صدای مداحی کمی از غممان را التیام بخشیدیم ، دنیا بر سرمان خراب شده بود ، بر سر همه ایرانی ها ، بگذریم که عده ای شادمان شدند که بقول محمد منظرپور سردبیر سابق صدای آمریکا: اطمینان دارم کاربرانی که به فارسی کشته شدن یک سردار ایرانی را جشن گرفتند عمدتاً ایرانی نیستند ، فارسی زبان هستند  مثل سپاه سایبری اسرائیل،عربستان سعودی ، طایفه بارزانی والبته اسیران شستشوی مغزی شده تیرانا ، ایرانی هرچقدر هم مخالف رژیم باشد، تا این حد پست نمی شود!

شب نخست به اتفاق دوستان دغدغه مند شهر دور هم جمع شدیم ، اشک پشت اشک ، قدری احساس سبکی کردیم اما این اَلَم به راحتی قابل هضم نبود . روزهای بعد همینطور ، تشییع جنازه و فرصتی که برای حضور در مراسم تشییع فرام نشد ، همه و همه بر حجم مصیبت زدگی افزود. جامعه ایران با هر نگاه و نحله فکری و سلیقه مذهبی دچار بُهت ، حیرانی و عزاداری شد، اینبار اما جنس عزاداری ها متفاوت بود، حضور در خیابان ها نه نمایشی بود و نه سفارشی ، شیون ها از عمق جان بود و فریادهای بلند از باورها نشأت می گرفت و نه احساسات ، اما سؤال اساسی این بوده و هست که چرا از دست دادن این مرد شریف اینقدر تبعات اجتماعی به همراه داشته است؟

زبان نگارنده قاصر از وصف اوست چراکه در علم منطق می گویند معرِّف باید اَجلی از معرَّف باشد یا اینه حداقل در حد او باشد. لکن این حقیر را یارای درک مقام و منزلت او نیست که بقول معروف : آتش بگیر تا که بدانی چه می کشد!

لکن آنچه به عنوان ادراکات مختصر خویش می توان نام نهم طرح خصوصیاتی در وجود مبارک او نظیر تقوا ، صداقت ، اخلاص کامل و پرهیز از تظاهر ، ایثار و رشادت ، میهن پرستی ، اسلام خواهی به سبک اسلام رحمانی ، دلسوزی و خیرخواهی برای مردم ، رعایت حدود الهی ، عدم دخالت در امور غیرمحوله از جمله احزاب و دسته بندی ها اجتماعی-سیاسی(مطابق نص صریح وصیت مرحوم امام) ، تدبیر و دوراندیشی، استفاده از سلاح دیپلماسی و ... می باشد.

 شهادت سردار سلیمانی ضایعه ی جانسوزی بود که هیچ انتقامی اساساً نمی توان برای آن متصور بود چراکه گاهی اوقات برخی انسان ها خودشان هدف می شوند و در جامعه ای که وجود چنین انسان هایی بسیار منشأ برکت خواهد بود ، حفظشان بزرگترینِ اهداف است. ، اساساً یکی از رمزهای این حمایت همگانی ، قلّت چنین سرمایه های در بین مقامات مسئول می باشد.

آری خون شهید موجب خروش و جوشش و تحولات شگرفی خواهد شد ، حال درک استمرار قیام سیّدالشُهداء و آن انقلاب 1400 ساله راحت تر شده است ، شهادت سردارد دل ها انقلابی در قلوب مردم ایران و منطقه ایجاد کرده است ، انسان ها را به هم نزدیک نموده ،اشک ها به هم گره خورده ورنگ ها معنایش را از دست داد، تعبیر امت واحده تجلّی یافت همه با یک رمز مشترک که "سوختن  و ساختن" با کلید انتقام است. پرچم انتقام خون شهید همیشه در تاریخ برافراشته است و جلادان باید دیر یا  زود تقاص اقدامات شنیع خویش را بدهند. تقریباً شبیه حال و هوای پیاده روی اربعین و آن اتحاد قلب ها بصورت گسترده تری در جامعه حاکم شد و در عین حال آن دلسوختگی  و بهم ریختگی روحی ایام تشییع شهدای غواص(عملیات کربالای4) نیز هم.

شرح واقعه در قالب جملات و سیاهه ی پیش رو ممکن نیست، شماخودتان با تمام وجود خویش آن احساسات را درک نموده اید، خون شهید کار خود را کرد ، ملتی که خسته از همه ناکاستی ها و مظالم متعدد بود دوباره احساس نمود اتحاد و همدلی تنها راه حل مشکلات کشور است. پرداختن به مقوله ی انتقام ، حدود و ثغور و چگونگی آن و همچنین نحوه مواجهه و تعامل با گروه های مقاومت و کشورهای منطقه علی الخصوص عراق و احزاب موجود در آن و همچنین انقلابیون عراق که متأسفانه موضع مثبتی هم نسبت به جمهوری اسلامی ندارند ، بحث مفصل دیگری می طلبد لکن اکنون می خواهیم به دوران پسا سلیمانی فکر کنیم ، دوران جدید می تواند با همین حس وحال استمرار یابد اگر و اگر حاکمان محترم جمهوری اسلامی با همان عینک و پارامترهای مدنظر شهید سلیمانی و با سبک و سیاق او رفتار نمایند ؛ اکنون که همه گروه ها و احزاب و اقشار مردم آمدند و از تمامیت ارضی و غرور ملی –مذهبی خویش دفاع نمودند و عطوفت را سرلوحه خویش قرار دادند می طلبد حکام سخن یک جوان نسل سوم انقلاب را شنیده و به چند نکته ذیل به عنوان نمونه عمل نمایند تا برکت خون شهید هدر نرود و تداوم این قدرتمندی را شاهد باشیم که هر حکومتی به پشتوانه مردم و حمایت آن ها استوار خواهد بود . در این قسمت اقدامات پیشنهادی را در دو بخش بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی می نماییم:


1-اقدامات بلند مدت:

-افزایش نقش مردم و آراء آنها در حوزه ه ی موضوعات مندرج در قانون اساسی و همه مقولات مرتبط از جمله انتخابات ، نظارت بر حاکمان ، سیاست خارجه و....

- افزایش شأن نهادهای نظارتی از جمله خبرگان رهبری ، مجلس و... که موجب جلوگیری از فساد سیستماتیک موجود خواهد شد.

- میدان دادن به همه گروه های سیاسی و بها دادن به منتقدین و نهادینه نمودن آزادی های مدنی از جمله آزادی بیان  و پس از آن

- نگاه همراه با تکریم به همه مردمی که صرفاً در دایره ایرانیت قرار می گیرند

- احترام به همه اقشار جامعه و تلاش در جهت کم نمودن فاصله طبقاتی

- احترام کامل به همه ادیان ، مذاهب و پیروان آنها

- برگرداندن مجدد استقلال به حوزه های علمیه و رفع محدودیت های مرتبط با آن

- اصلاح امور فرهنگی کشور با برنامه ریزی دقیق جهت کاهش انواع فساد و خارج نمودن انحصار مبلغین اسلامی که در مقام قیاس از شایستگی کمتری نسبت به دیگر عالمان در محاق برخوردارند

- تقویت نمودن دغدغه سَیِّدُالشُّهدای مقاومت مابین سایر سرداران و همکاران محترم او از جهت پرهیز در پرداختن به مسائل غیرمرتبط از جمله جناح های سیاسی ،انتخابات ، اقتصاد و ...

و.........

2- اقدامات کوتاه مدت:

-تبلیغات و برنامه ریزی در جهت کمرنگ نشدن همدلی موصوف و تقویت تألیف قلوب

- فراهم نمودن فرصت مشارکت حداکثری مردم و احزاب سیاسی در انتخابات با تأیید صلاحیت مجدد افراد مورد اعتماد منتقد و برقراری امکان رقابت ولو با عنایت به شرایط قبل ، بصورت حداقلی

- آزادی تمامی زندانیان سیاسی که اقدام خرابکارانه نداشته و در پی براندازی عملی حکومت برنیامده اند لکن از حیث نظری دگراندیش بوده و یا احیاناً مواضعشان در قبال سیاستهای حاکم بر کشور منتقدانه بوده است

اما در کنار همه فرصت های صدرالذکر باتهدیدهایی به شرح ذیل نیز مواجه هستیم که باید به شدت از آن پرهیز نمود :

1-استحاله ی شهید سلیمانی نظیر سایرعمده شهدای جنگ تحمیلی به نفع یک جریان خاص و منویات خودساخته

2- استحاله ی حضور مردم و علاقه مندی به سردار به نفع عملکرد حاکمیت و عزم بر عدم انجام تغییرات جدی در نحوه حکمرانی

3- ایجاد تنش و دوگانگی و دوئل خودساخته ی ؛ ظریف-سلیمانی و موشک-دیپلماسی ، د رحالیکه بر خردورزان و دلسوزان ، نیک روشن است که هر دستگاه حاکمیتی اقتضای رفتار و کنش با خودش را دارد . طبیعتاً نباید از دستگاه دیپلماسی(وزارت امور خارجه) انتظاری غیر از یافتن راهی برای مذاکره و حل مسالمت آمیز معضلات داشت ولو آنکه خود سردار نیز از این تاکتیک استفاده نموده تا جاییکه از ظرفیت گروهک طالبان نیز برا ی مقابله با استکبار غافل نبوده اند و بر کسی پوشیده نیست که اتحاد و همدلی و رابطه بسیار صمیمانه ای میان دکتر ظریف به عنوان نماینده دستگاه دیپلماسی با شهید سردار به عنوان نماینده نظامی کشور وجود داشت و حداقل هر هفته یک مرتبه جلسات منظمی را ترتیب داده و مواضع را هماهنگ می نمودند.

4- تحریف شخصیت و مشی سردار سلیمانی به شکلی که تنها پاسخ گوی نیازهای سیاسی بخشی از کنش گران سیاسی شده و در واقع عده ای پشت نام ایشان به منافع دنیاگرایانه خویش دست یازند و....

لازم به ذکر است که در کنار انتظارات فوق الذکر در بخش فرصت ها و تهدیدها متقابلاً  اعتماد و حمایت همه جانبه مردم ، رسانه ها و گروه ها از همه ارکان حاکمیت در قوای سه گانه و در رأس آنها رهبری نظام جهت عبور از این شرایط بحرانی تا حصول تغییرات تدریجی امری لازم و ضروری است که تحقق خواهد یافت.

در پایان لازم به یادآوری است که سطور فوق ناظر بر فرصت ها و تهدیدهای داخلی بوده و امور مربوطه به روابط بین المللی و اوضاع منطقه نیز قابل توجه بوده و واکاوی آن را به کارشناسان متخصص می سپارم.

 

 

                                                             امیرحسن رضوانی راد

                                                                 20/10/1398

افزودن دیدگاه

دیدگاه ها